شاعر : محسن راحت حق نوع شعر : مدح وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : ترکیب بند
منّتِ یک عـمرپای توگـدایی میکِشم نامِ زیـبـای تورا با دلـربـایی میکِـشم
یا امیـرالمـؤمنین بـدجـور وابسته شدم گوشهای افتادهام من بینـواییمیکِشم
باز دلـتنگـم برای شهـرِ زیـبای نجـف هرچه آقا میکِشم از این جدایی میکِشم
فاتحِ خـیبر بیا تسخیر کن این قلبِ من بینِ این بتخانه زجرِبیخدایی میکِشم
ساقی کوثر بده کوثرکه تا مسـتم کنی درحریمِ توعجب حال وهوایی میکِشم گردنم باریککتر از موست در پیشِ شماحُکم کن تعظیمِ یک فرمانروایی میکِشم
پادشاهِ کُلِّ دنیایی حکومت مال توست هرکسی که پاک باشد دامنش دنبال توست
بعدِ پیغمبر هدایت بیگمان کارِشماست رهبریِّ نُه فلک تنهـا سزاوارِشماست
دیدۀ گردون نبیند مثلِ توتا روزِحشر ای بنازم حضرت زهرا خریدارِشماست قبلهگاهِ هر فرشته میشوی روی زمین حضرتجبریل هم مشتاقِ دیدارِشماست در شجاعت بینظیری حیدری رزمندهایعالمی مبهوت ومات ازشورِ پیکارِ شماست صدهزاران حاتمِطایی دخـیلِ خانهات جود هم استاده قطعاً پای دیوارِ شماست عالمان در ماندهاند ازفهمِ گفتارت علی مُصحفِ نهجالبلاغه عکسِ افکارِ شماست
ای شهـنـشاهِ نجـف خیلی بدهکارِ توأم هـرچه بـادابـاد آقـاجان طـرفـدارِتـوأم
یا امیرالمـؤمنـین جزتوندارم یـاوری بیبـرووبرگـرد آقا وارثِ پیغـمبـری
درغـدیرخم به دستورِخدا والا شدی بعدِ احـمد برتمامِ نُه فـلک تورهبری خواستم در وصفِ نامت جملهای انشا کنمبا خودم گفتم چه چیزی بهترازاین حیدری افتخـارات زیادی راتصاحبکردهای ازهمه بالاترش بر فاطمه توشوهری
ای ابوالایتـام عالم ای فـقـیران را پناه تا که میبینی یتیمی را گمانم مضطری لحـظۀ رفتن از دنـیا تو را میبـیـنمت مطـمئن هـستم توتنـهـا آشـنـایآخری
یا ولّیالمسلـمین عـیدی بده بر بینـوا ازتو میخواهم برات یک نجف یک کربلا